یوزپلنگانی که با من دویده اند

یوزپلنگانی که با من دویده اند

یوزپلنگانی که با من دویده اند

3.8
177 نفر |
63 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

12

خوانده‌ام

329

خواهم خواند

113

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

یادداشت‌های مرتبط به یوزپلنگانی که با من دویده اند

          حالا چتر هم، یک سیاوش شده‌بود...
کتابی کم حجم است یوزپلنگانی که با من دویده اند. اما داستان های شاهکاری در خود جای داده است. 
چه شد که تصمیم بر خواندنش گرفتم؟ بهخوان :)
نه اسم مرحوم نجدی به گوشم آشنا بود نه یوزپلنگانی که با او دویده اند تا قبرستان! 
ظاهراً زنده یاد نجدی علاقه ای به چاپ آثارش نداشته است و از این رو سالها کتاب باز ها را از خواندن شاهکار هایشان محروم کرده بودند.
اوایل متعجب می‌شدم از استقبال اهالی بهخوان از این کتاب. تصمیم گرفتم بخوانمش. نمی‌مردم که! 
و حالا من ماندم و کتابی که با اینکه از دستانم فاصله دارد، اما هنوز می‌لرزد. مثل شانه هایم، مثل دلم...
این نکته را هم بگویم که با تمام داستان هایش ارتباط نگرفتم! اما داستان هایی را که فهمیدم، پرستیدم!
اگر بخواهم از لحاظ محتوایی ( خلاصه البته ) بررسی کنم کتاب را، می‌گویم: دل‌نشین است، و دل آزار. 
داستان هایش بوی جنازه ای را می‌دهد که روز های بسیار میهمان پرتو های گرم خورشید بوده است. داستان هایش بوی مرگ می‌دهد به واقع.
و اگر بخواهم از جنبه فنی بررسی کنم کتاب را، میگویم: زیباترین متونی را خواندم که هیچ‌گاه نخواهم فهمید شعر بود یا داستان!
اینقدر که مرز بین این دو را نادیده گرفته است و رویایی قلم زده است.
شخصیت پردازی ها، فضاسازی ها، پیرنگ و درونمایه ها، توصیف ها، همه و همه و همه... از هرکدام که بخواهم بگویم سراسر تمجید خواهد بود. پس همه نکات فنی را در یک کلمه جمع آوری می‌نماییم: شاهکار. 
#بخوانیدش
        

20

        کتابی که خط به خط و کلمه به کلمه نیاز به فکر دارد تا تصویرها به درستی در پازل ذهن قرار بگیرد. در داستان چشم های دکمه ای من اولین بار جریان جنگ را از چشم هایی دکمه ای دیدم. در داستان اسب ریزی تغییر زاویه دید و خواندن از زبان اسب مرا به شگفتی آورد. آشنایی زدایی های کتاب معرکه است. این کتاب جز کتب محبوب من بود
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

7

          این کتاب را با گشت زنی در کتابراه فهمیدم که خوانده ام و ثبت نکرده ام 
بیژن نجدی گرچه در پارادایم فکری من نیست .اما به لحاظ فرم عالی است .فرم بیژن نجدی فقط برای خودش است 
او چنین با واژه ها بازی می کند و چنان آن ها را می رقصند که من واتیکان نشین را می برد وسط کلمات و با آنها رقص باله می روم .
آنقدر که نه نثر اش شعر گونه است و یا بهتر بگویم 
آنقدر که شعرش نثر گونه است .
این کتاب را صوتی گوشیدم .با صدای پیام دهکردی (جیسون رضاییان در فیلم گاندو(چی صدا و سیما ج.ا نمی بینی آن دیگر تقصیر خودت است برو و سرچ کن :-)))
چقدر خوب بود 
از حرم تا حرم 
بعد از زیارت امام هشتم .هرچه زیارت کرده بودیم و به رگ های بی صاحب زده بودیم پراند
از بس که فضای دپ و افسرده و لشی داشت .
ولی باکردار(این یادداشت +۱۴سال است و اگر خیلی مودب هستید ادامه ندهید چون نگارنده رگ بچه پایین بودنش زده بالا)
آنقدر خوب تصویر کرده آنقدر خوب تصویر کرده 
که تو را هرچند سوسول باشی وادار می کند بین راه پیاده شوی و یک نخ سیگار بکشی 
خلاصه اگر قلم شاعرانه می پسندید ،اگر حالتان خوب است و می خواهید دپ شوید اگر با سنت و سیاست های دولت مشکل دارید .
این کتاب برای شما آفریده شده 
منی که تنها از این شرایط قلم شاعرانه را تنها دوست دارم
با این کتاب چنان حال کردم که تو گویی حرام بوده ،چون این حجم حال کردن از یک فرآیند حلال ابدا امکان پذیر نیست:-)
        

11

0