آخ! که چقدر خواندن این کتاب به من چسبيد.  از آن کتاب‌هایی است که به همه‌ی عاشقان کتاب ۸ تا ۱۰۸ ساله! معرفی می‌کنم. هم می‌شود فال فال خواند، هم پشت‌هم و مرتب. هم می‌شود ایده‌ی داستان نویسی ازش درآورد، هم ایده‌ی اختراع.

آقای شینسوکه‌ی عزیز! خسته نباشی. حسابی کیف کردم. گمانم به چشمه‌های جوشان خلاقیت وصل هستی، خوش به حال ما😊
          

            وااااااای از این کتاب وااااااااای. طرفداران شینسوکه بدانید و آگاه باشید که  اگر این کتاب را هنوز نخوانده اید  باید همین الان برای خریدش دست به کار شوید.  کتاب را در پشت صحنه ضبط یک برنامه زنده خواندم و تا ۳ ثانیه قبل از رفتن دوربین کتاب دستم بود و دلم نمیخواست زمین بگذارمش..‌از آن کتاب هایی که می شودبا ورق با و رقش  زندگی کرد. کتابی در باره ی  کتاب. سرشار از خلاقیت های شگفت انگیز و تصویرگری  جذاب،  برای بچه های  خیلی کتاب خوان حتما جذابیت بیشتری  نسبت به بچه های  کمتر کتاب خوان دارد و به گمانم برای گروه سنی +۸ کتاب خوان تا  ۱۰۸ سال خواندنی است. ممنون رضی هیرمندی .ممنون محراب قلم.
          

            اگر از آقای فروشنده بپرسیم: کتابی  درباره ی ..... دارید . معمولا
می‌گوید:  بله بله  داریم.
کاش واقعا کتاب فروشی بود که  همه کتاب داشت که وقتی مردم وارد آن می‌شدند  حداقل با۲ کتاب بیرون می‌آمدند، آن وقت هر  آدمی  یک کتاب خانه بزرگ مخصوص خودش داشت . همه ی مردم کتاب خوان می شدند .اگرلحظه یی فکرشان به سوی چیز دیگری می رفت می‌توانستند یک کتاب درباره آن بخرند ،آن وقت دیگر درجهان همه راجع به علاقه اشان می‌دانستند .تصور کنید یک جهان بی جهل و نادانی .این به ما یاد  می‌دهد به جای نوشتن کتاب های تکراری کتاب های جدیدی بنویسیم که کسی درباره آن ننوشته باشد .
حالا ببینید که درباره چه موضوعی کتابی نیست تا درباره آن بنویسید .
ببینید یک کتاب به سادگی چطور همه این موضوعات را در خود جاداده،  دوست خوب که میگن این کتاب است.
          

            بهترین شینسوکه تا اینجا. ایده‌های درخشان، خیال‌پردازی‌هایی که برای آدم‌کتابی‌ها احتمالا همه‌ی رویاهاییه که تو این حوزه‌ها داشته‌ن و حتی فراتر.
اون قسمت مربوط به مراسم ازدواجش حتی موفق شد برای اولین بار رویکرد همیشگی‌ من به این پدیده رو تغییر بده و یک ذره، فقط یک ذره، علاقه‌مند بشم بهش. هرچند کوتاه‌مدت بود و با تموم شدن کتاب برگشتم به تنظیمات کارخانه. :)) ولی خب همین حد هم خیلی بود.
          

            اول فکر کردم که قسمت‌های محبوبم رو علامت بزنم و اینجا به اشتراک بگذارم، اما الان وضعیت اینطوریه که تقریبا تمام کتاب رو علامت زدم و برای لیست کردنش کافیه از فهرست کتاب رونویسی کنم :) 
"شاید سیب باشد" رو که می‌خوندم به نظرم رسید اینجور فکر کردن به یک سیب ساده زیاده‌رویه، اما واقعیت اینه که فقط کسی که اونجوری فکر می‌کنه، می‌تونه به چنین ایده‌های درخشانی برسه. 
          

            این کتاب بلند بلند می‌خنداند انسان را
 نه با طنز
که با خلاقیت
          

            بسم الله

در این کتاب‌فروشی، هرچه در جهان نیست را، پیدا می‌کنید. از رباط مخصوص خوانندگان، جلد عوض کن، چگونگی کاشت درختی که کتاب بنویسد، کتاب‌هایی برای خواندن دو نفر، روستای کتاب باران، مراسم عروسی در کتاب‌فروشی تا چگونگی پیچیدن کتاب برای مشتری، چگونگی تولید کتاب، جاکتابی مدل سنگ قبر، کتابخانه زیرآبی و چرا کتاب‌ها مستطیلی هستند.

در هر صفحه باید منتظر اتفاق تازه‌ای بود، این کتاب مژده ایست به کتابخوان‌ها، تنفسی است در هوایی تازه، آب خنکی است در گرماگرم کتاب‌خوانی، اصلاً تمام استعاره‌ها و تشبیه‌های زیبایی است که در کتاب‌ها خوانده‌ایم.

شینسوکه یوشی تکه، نویسنده و تصویرگر ژاپنی در هر کتابش طرح داستانی خلاقانه‌ای را به تصویر کشیده است اما این کتاب را می‌توان اوج تمام خلاقیت‌های او در کتاب‌هایش دانست.
          

            دلم می‌خواد ذهن خلاق نویسنده/تصویرگر این کتاب رو ببوسم واقعا.
وای که چقد باحالی تو. ❤️
خوندنش برای آدم‌های کتاب‌دوست واقعا فوق‌العاده‌ست…
و فصل آخرش :)) امان از فصل آخرش :)) بذارین یه خاطره مشابه براتون تعریف کنم.
اون موقعی که کتابفروش بودم، یه آقایی اومد گفت کتاب‌های موفقیت کجاست؟ گفتم اینجا. گفت حالا یه کتاب بهم معرفی کن که وقتی بخونمش واقعا پولدار و موفق می‌شم. :))  و شما تضمینش کنین. یه کم نگاهش کردم و‌  گفتم شوخی می‌کنین؟
ولی جدی بود.
گفتم ببخشید، نداریم همچین کتاب تضمینی‌ای. :)
          

            شما هم دوست دارید درختی بکارید که کتاب بنویسه..؟ پس از دستش ندین :)      بامزه و شیرینِ.. پر از خلاقیت و جذابیت.
کتابی برای همه سنین و پر از تخیلات قشنگ
شمارو حتی برای مدت کم میبره به یک دنیای دیگه..
مطمئناً از خوندنش لذت میبرین..

⚠️از متن کتاب:
چه خوب میشد اگر می‌توانستیم 
از کتاب های امانتی هنگام
بازگشت به کتابخانه بپرسیم:
خوش گذشت ؟
با علاقه تو را خواندن؟
وقتی خواندنت میخندیدن یا اشک میریختن؟
در خانه ی آن ها غیر از تو چه کتاب‌هایی بود؟
دوست داری خواننده‌ی بعدیت چه کسی باشد؟
اما‌کتاب ها راز نگهدارند...
          

            میشه یه ملاقاتی داشته باشیم آقای شینسوکه؟:))

کتاب‌فروشی "نیست در جهان" یه فروشنده‌ی خلاق و صبور و بامزه داره که قراره تو همه‌ی موضوعات کتابی کمک‌ کنه و ذهنمون رو به هزار راه نرفته باز کنه.  

          

            یک کتاب بامزه و متفاوت در مورد کتاب و کتابخوانی..
اگر که خیلی کتاب دوست هستی بااین کتاب ارتباط برقرار می کنی..
هم موضوع هم پرداخت به موضوع متفاوت و جذاب است.
          

            کتابفروشی نیست در جهان فقط کتاب‌هایی دربارهٔ کتاب‌ها می‌فروشد. فکر می‌کنید می‌دانید کتاب‌هایی دربارهٔ کتاب‌ها چه‌جور کتاب‌هایی هستند؟
(چه‌قدر «کتاب» در یک جمله! خب راستش در یادداشت این کتاب باید هم همین تعداد -و بلکه بیشتر!- کلمهٔ «کتاب» وجود داشته باشد! توی خود کتاب حتی از این هم بیشتر با این کلمه مواجه خواهید شد!)
خدمتتان عرض کنم که نچ! نمی‌دانید! :)
هر چند صفحه یک بار، مشتری‌ای پا به این کتابفروشی می‌گذارد که دنبال کتاب‌هایی با موضوع خاصی که مربوط به کتاب‌هاست، می‌گردد و آقای کتابفروش هم هیچ‌وقت ناامیدش نمی‌کند!
- می‌خواستم ببینم شما کتابی دربارهٔ کتابخانه‌ها و کتابفروشی‌ها دارید؟
- آه، بله. داریم.
و می‌رود از آن پشت و پسله‌های کتابفروشی چندتابی کتاب با آن موضوع خاص می‌آورد و در صفحات بعد ما چند ورقی از آن کتاب‌ها را می‌خوانیم. این کتاب‌ها خیلی بامزه، خیلی عجیب، خیلی خلاقانه، خیلی شیرین و خیلی وقت‌ها حاوی مقدار زیادی «حرف دل» آدم‌های کتابخوان هستند. به طور مثال به این نمونه توجه بفرمایید:

چه خوب می‌شد اگر می‌توانستیم از کتاب‌های امانتی هنگام بازگشت به کتابخانه بپرسیم: خوش گذشت؟ با علاقه تو را خواندند؟ وقت خواندنت می‌خندیدند؟ یا اشک می‌ریختند؟ در خانهٔ آن‌ها غیر از تو چه کتاب‌هایی بود؟ دوست داری خوانندهٔ بعدی‌ات چه کسی باشد؟
اما کتاب‌ها رازنگهدارند. همیشه به خانهٔ خود یعنی کتابخانه برمی‌گردند بدون این که راز کسی را برملا کنند.
(از کتاب «زیبایی کتابخانه‌ها جلد سوم»)

میزان بامزگی و خلاقیت آقای تصویرگرِ مؤلف در قالب این یادداشت قابل انتقال و دریافت نیست. دقیقاً به این دلیل که ایشان «تصویرگر» و «مؤلف» هستند! یعنی بار کتاب تا حد زیادی بر دوش تصاویر فوق‌العادهٔ آن است. تصاویری که تجسم ایده‌های نو و غیرتکراری یوشی‌تکه‌اند.
خلاصه که اگر کتابخوانید -که هستید چون دارید این یادداشت را در جایی که متعلق به کتابخوان‌هاست می‌خوانید!- در خواندنش تردید نکنید. مطمئناً قلابتان به یک‌ یا چند یا چندین صفحه‌اش گیر خواهد کرد.