بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

پرومته در زنجیر

پرومته در زنجیر

پرومته در زنجیر

اشیل و 2 نفر دیگر
4.3
7 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

11

خواهم خواند

2

یک فعال سیاسی زن در دوره دیکتاتوری رژیم پیشین دستگیر و شکنجه می­شود. بعد از گذشت سال­ها و با تغییر رژیم زن که شوهرش در حکومت جدید عضو کمیته حقیقت­یاب است در شبی بارانی میزبان شکنجه گر خود می­شود. زن در این مواجهه در مقابل این پرسش قرار می­گیرد که چگونه می­تواند شخصی را که در دوره دیکتاتوری و خشونت بانی و عامل آن بیدار رفته بر خود بود ببخشد و به زندگی خویش ادامه دهد. پس اجرای عدالت چه می­شود؟

لیست‌های مرتبط به پرومته در زنجیر

پست‌های مرتبط به پرومته در زنجیر

یادداشت‌های مرتبط به پرومته در زنجیر

            کتاب : پرومته‌ی در زنجیر
اثر آشیل
ترجمه شاهرخ مسکوب
نشر اندیشه
کتاب پرومته در زنجیر، اسطوره‌ای یونانی از عشق پرومتئوس به انسان است.
شاهرخ مسکوب در پایان کتاب به درستی می‌نویسد: در ادبیات یونان ، هیچ اثری به اندازه پرومته ضدمذهبی نیست و درمیان نویسندگان یونان باستان هیچکس، مذهبی تر از آشیل نیست. ضدمذهبی‌ترین اثر آشیل نیز همین اثر است.
زئوس، فرمانروایی است که پیش از توانایی یافتن برای فرمانروایی بر خود، فرمانروای جهان شده است. درنتیجه نفرت این ایزد یا خدا نه تنها معشوقانش را در برگرفته بلکه انسان نیز مورد شدیدترین غضب‌ها و نفرت از سوی اوست. در همین زمان است که ایزد دیگری به نام پرومته، در دام عشق به انسان می‌افتد. پرومته با مشاهده‌ی سختی انسان برای تلاش برای زندگی برروی زمین، به حال او دلسوزی می‌کند و اقدامی می‌کند تا انسان را از شر این نیاز مفرط به ایزدان برای بقا برهاند. پرومته برای کمک به انسان‌ها آتش و اندیشه را به آن‌ها ارزانی می‌دارد.
 او آتش (موهبت ایزدان) را از ایزدان گرفته و به انسان میدهد تا انسان بتواند اختراع کند، و اندیشه را نیز از ایزدان دزدیده و به انسان  ارزانی میدارد ، درهای آسمان و بهشت را به روی انسانها می‌گشاید تا انسان را نجات دهد. 
زئوس نیز  که بقای فرمانروایی خود را در نیازمندی انسان می‌دانست، پرومته را به سختی مجازات می‌کند. در اینجا نیز شاهرخ مسکوب به درستی می‌نویسد : "برای کسی که بخاطر عشق به انسان از آسمان بلند به زمین پست فروافتاد، چه رنجی دل‌آزار تر از آنکه دور از انسانی که محبوب اوست ، زمینگیر شود  و هرگز آوای آدمیزادی را نشنود."
زئوس، پرومته را در مکانی دوردست در کوهستانی، به زنجیر می‌کشد و مقدر می‌کند که هرروز پرنده‌ای بدانجا رود، شکم پرومته را بشکافد، جگر او را بیرون کشد و بخورد و باز جگر تازه‌ای به وجود آید و این چرخه هرروز تکرار شود.
اشیل برای به تصویر کشیدن تفاوت عشقی که زئوس و پرومته دارند نشان می‌دهد که چگونه پرومته به دلیل عشق به آدمیزاد خود را اسیر کرده و رنج و درد را تحمل می‌کند. با این حال زئوس نیز که دلش در دام دختر آدمیزادی افتاده است، دختر را اسیر درد و رنج می‌سازد تا او را بدست آورد.