شیوه چشم (بهمن جلالی که بود و چه کرد) عمومیهنرعکاسی شیوه چشم (بهمن جلالی که بود و چه کرد) پیمان هوشمندزاده 4.5 2 نفر | 1 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 2 خواندهام 2 خواهم خواند 20 خرید از کتابفروشیها ناشر نشرچشمه شابک 9786220112396 تعداد صفحات 267 تاریخ انتشار 1403/1/1 توضیحات کتاب شیوه چشم (بهمن جلالی که بود و چه کرد)، نویسنده پیمان هوشمندزاده. عمومی بریدۀ کتابهای مرتبط به شیوه چشم (بهمن جلالی که بود و چه کرد) باران نویریان 1403/7/6 شیوه چشم (بهمن جلالی که بود و چه کرد) پیمان هوشمندزاده 4.5 1 صفحۀ 55 همهی آدمها میخواهند با عکس یادگاری یک تکه از زمان خوشبختی خود را، یا یک تکه از زمان شادی بدون تکرار خود را، ابدی کنند و به تعداد همهی لحظههایی که دیگر شاد نیستند تکثیر کنند. انگار میخواهند به خودشان یادآور شوند که این زمان، زمان خوشبختی من بوده است. 0 14 باران نویریان 1403/7/6 شیوه چشم (بهمن جلالی که بود و چه کرد) پیمان هوشمندزاده 4.5 1 صفحۀ 49 امید، اگر امید و آرزوی بهبود شرایط نباشد، انسان مرده است، ساکن و فسیل میشود. 0 26 باران نویریان 1403/7/16 شیوه چشم (بهمن جلالی که بود و چه کرد) پیمان هوشمندزاده 4.5 1 صفحۀ 207 اگر فکر کنیم که عکسها کاغذ نیستند میفهمیم که چهقدر به درد مردم، جامعهشناسان، طراحان فیلم و حتی روانشناسان میخورند. عکسها تکهای از یک دوره هستند. ما یک دوره را با چه وسیلهای بهتر از عکس میتوانیم نشان بدهیم.. 0 11 پستهای مرتبط به شیوه چشم (بهمن جلالی که بود و چه کرد) حبیبه جعفریان 1403/9/3 چگونه روح بیابان مرا گرفت 46 93 مبارکه مرتضوی 1403/8/25 «وقتی عکس میگیری به مرگ فکر نمیکنی»* 1 92 یادداشتها محبوبترین جدید ترین باران نویریان 1403/7/16 ماجرا خیلی فراتر از "بهمن جلالی که بود و چه کرد" است. چیزی که با خواندن این کتاب تجربه کردم یک نوع از زندگی کردن، به سبک بهمن جلالی بود. همراه شدن با کسی که از زاویه دید دیک عکاس دنیای اطرافش را نگاه میکند و به آن پر و بال میدهد، میتواند تجربهی جالبی باشد. او برایم از معنی مرگ گفت، زندگی را تعریف کرد، جایگاه عکاسی مستند را در ذهنم تثبیت کرد و نسبت عکاسی را با جامعهمان مشخص کرد. کتاب را که میخواندم، همراه با پیمانهوشمندزاده در بنفشهده قزلآلا سرخ کردم، به حرفهای جلالی پشت تلفن گوش دادم و بهخاطر وقت تلفکردن دعوا شدم. صبر کردم از روستا برگردیم تا دوباره برایم از عکس بگوید. از اینکه فکر میکند جوانهای عکاسمان این روزها کار نمیکنند؛ برعکس روزهایی که خودش را به هر زحمتی که بود به اهواز میرسانده و از گوشه و کنار شهر عکس میگرفته تا آن چیزهایی که کسی نمیبیند را در معرض دید قرار دهد. نوع روایتگری در روزگار خودش را برایم میگفت. یکجا از مردی گفت که هر روز صبح با یک پالتوی مشکی پر از عکس کنار خیابان میایستاده تا مردم عکسهایش را ببیند و بفهمند دور و برشان دارد چه اتفاقی میافتد. تاریخ عکاسی و سیر پیشرفت و پسرفت آن در زمان جنگ را با زبانی گیرا روایت میکند و تحلیل میکند. میگوید سعی میکرده آدمها خودشان عکسشان را پیدا کنند، نه اینکه از روی دستش کپی کند. به دانشجوهایش سخت میگرفته و بهندرت عکسهایشان را تأیید میکرده؛ خود هوشمندزاده این را میگوید و آدمهای دیگری که نسبتی با جلالی داشتهاند. کتاب مجموعهای است از مصاحبههایی که بهمن جلالی با روزنامهها انجام داده و روایتهایی که پیمان هوشمندزاده با عنوان "بنفشهده" نوشته است. همه چیز بهقدری روان و جذاب پیشمیرود که رها کردنش سخت میشود. حتی اگر خودتان را از عکاسی دور میبینید یکبار این کتاب را بخوانید. زندگی این آدم حرفهای خوبی برای گفتن دارد. 2 28