بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

مغازه جادویی

مغازه جادویی

مغازه جادویی

جیمز دوتی و 1 نفر دیگر
4.0
96 نفر |
35 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

53

خوانده‌ام

306

خواهم خواند

133

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

Growing up in the high desert of California, Jim Doty was poor, with an alcoholic father and a mother chronically depressed and paralyzed by a stroke. Today he is the director of the Center for Compassion and Altruism Research and Education (CCARE) at Stanford University, of which the Dalai Lama is a founding benefactor. But back then his life was at a dead end until at twelve he wandered into a magic shop looking for a plastic thumb. Instead he met Ruth, a woman who taught him a series of exercises to ease his own suffering and manifest his greatest desires. Her final mandate was that he keep his heart open and teach these techniques to others. She gave him his first glimpse of the unique relationship between the brain and the heart. Doty would go on to put Ruth’s practices to work with extraordinary results—power and wealth that he could only imagine as a twelve-year-old, riding his orange Sting-Ray bike. But he neglects Ruth’s most important lesson, to keep his heart open, with disastrous results—until he has the opportunity to make a spectacular charitable contribution that will virtually ruin him. Part memoir, part science, part inspiration, and part practical instruction, Into the Magic Shop shows us how we can fundamentally change our lives by first changing our brains and our hearts.

لیست‌های مرتبط به مغازه جادویی

نمایش همه

یادداشت‌های مرتبط به مغازه جادویی

            ‌وقتی دوستم کتاب مغازه‌ی جادویی رو به دستم داد و گفت:«فکر کنم برای حال این روزهات خوب باشه، هرچند هنوز خودم نخوندمش» فکر کردم با یک کتاب فانتزی روبرو هستم. چی بهتر از این؟ همیشه در دوران سخت زندگی‌ام به کتابهای فانتزی با موضوع جنگ خیر و شر و بسیار دور از زندگی روزمره‌ام پناه برده بودم. کتاب رو گرفتم و تشکر کردم. یکی دو هفته بعدش بلاخره کتاب نصفه‌ام تموم شد و رفتم سراغ مغازه‌ی جادویی. دوستم راست گفته بود، هنوز کاور پلاستیکی وکیوم کتاب رو هم باز نکرده بود. وقتی کاور رو پاره کردم و کتاب رو بین دست‌هام گرفتم شگفت زده شدم. برخلاف طرح جلد که شاید خیلی عادی بود، جنس جلد جوری جذاب بود که هم دوست داشتی بهش دست بزنی هم می‌ترسیدی خراب بشه. کتاب رو برگردونم و پشت جلد رو که نقل قولی از دالای لاما بود خوندم :«این کتاب، داستان قابل توجه یک جراح مغز و اعصاب برای کشف رمز و راز ارتباط بین مغز و قلب را بیان میکند. ...» به خودم گفتم «وای نه! حوصله تنها چیزی که ندارم پزشکی و تبیین‌های توجیه آمیز علم تجربیه!» با اکراه کتاب رو در کیفم گذاشتم تا مثل اغلب کتاب‌ها، در مسیر رفت و آمد بخونم. اما وقتی در اولین خوانش نزدیک به بیست صفحه‌اش رو خوندم نظرم عوض شد، کتاب، اگرچه اشارات پزشکی داشت ولی قصه‌ی جذابی رو روایت می‌کرد و من با جیمز و روث همراه شدم. بخش اول کتاب، چیزی بود که بهش نیاز داشتم و می‌تونست کمکم کنه. حرف جدیدی نبود اما، جدا از روایت شیرین و پُر کشش، مهارت‌هایی از گذشته رو به یادم آورد. بخش دوم و سوم کتاب کمی زمینی‌تر بود، تلاش‌های جیمز برای رسیدن به رویاهاش به کمک آنچه در کودکی آموخته بود، اشتباهات و شکست‌هاش و چگونگی تحولش پس از اوج و سقوطش در این دو بخش روایت می‌شه. صفحات آخر کتاب نیز به تلاش‌های او برای جهانی کردن آموخته‌هایش و اجرایی کردن آنها برای کمک به دیگران است.
آنچه که در بخش اول کتاب، روث به جیمز آموزش می‌دهد چیزی است که افرادی مثل من، احتمالا قبلا با آن آشنا شده‌اند و حتی آموخته‌اند. با این همه شاید زبان ساده روث برای تفهیم این مطالب کمک کننده باشد.
این کتاب را به هر کسی توصیه نمی‌کنم (علی رغم اینکه معتقدم خوانشش خالی از لطف نیست) اما به افرادی که به توسعه فردی علاقه دارند، حتما توصیه می‌کنم. نگرش متفاوتی در این کتاب داده شده که روش مکانیکی بیشتر کتب توسعه فردی، متفاوت است. 
اگر از کتب توسعه فردی دل خوشی ندارید یا از انواع مراقبه‌ها بیزارید یا حتی بسیار مادی‌گرا هستید این کتاب احتمالا شما را عصبی می‌کند.
ترجمه که توسط خانم فروزان صاعدی انجام شده، بسیار خوب و روان و بی‌ابهام است.
 این کتاب توسط نشر کتاب مجازی چاپ شده که چاپ و ویرایش و ... کیفیت خوبی دارد.
          
فاطمه

1402/04/28

            کتاب مغازه جادویی داستان پسری به نام جیم را روایت می‌کنه که در فقر بزرگ شده اما فقیر نمونده. در کودکی زنی با مهربانی درمورد جادویی بهش یاد میده که می‌تونه زندگی اش رو تغییر بده. جادو از چهار ترفند آرام کردن بدن، رام کردن ذهن، باز کردن قلب و مشخص کردن قصد و نیت تشکیل شده. چیزی که من درمورد کتاب دوست داشتم این بود که تاثیر تلاش کردن برای رسیدن به اهداف رو نادیده نگرفته. داخل کتاب می‌تونید تلاش‌های جیم رو ببینید که هویت خودش رو با محیطی که در اون متولد شده یکی نمی‌دونه واعتقاد داره که هر کسی شایسته یک فرصت دوباره و بعد از اون یک فرصت دیگه است و اجازه نمی‌ده دیگران زندگی اش رو با اعداد و ارقام قضاوت کنند. 
همه درمورد آثار مثبت آرام کردن جسم و ذهن اطلاع داریم اما این کتاب مخصوصا روی بازکردن قلب و مهربانی به خود و دیگران تاکید داشت و از قدرت بزرگی که با همکاری قلب و مغز بدست میاریم صحبت کرده بود. شخصا از همراه شدن با جیم و مسیرش تا تبدیل شدن به دکتر  جیمز آر دوتی لذت بردم.