بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

نظرها

در کشاکش دین و دولتزوال و فروپاشی ساسانیانخدمات متقابل اسلام و ایران

ایران من ۱ - تاریخ قدیم

6 کتاب

همانطور که قبلا وعده داده بودم درباره حقیقتی به نام ایران مجموعه لیست هایی خواهم نوشت . ولی قبل از معرفی این لیست به نظر لازم است نکاتی را بنویسم . نخست اینکه من مقوله ای به نام وطن را صرفا یک سری سرحدات سرزمینی با تاریخی متشکل از یک سری وقایع سیاسی که آن‌ها نیز عمدتا مجموعه ای از بازی های قدرت طلبانه باشند نمی‌دانم چه که در این صورت در مورد بسیاری از مسائل برای مثال انقلاب شگرف سال ۵۷ در ایران به خطا می‌رویم . ( برشمردن این انقلاب به عنوان یک پدیده شگرف در تاریخ سرزمین ما به معنای جهت گیری سیاسی خاص من نیست بلکه ماهیت این رویداد در تاریخ جهان است که آن را برازنده چنین لقبی می‌کند ، به این موضوع در توضیحات لیستی دیگر از کتاب های مربوط به ایران بر خواهم گشت) وطن در نظر من جز آنچه که گفته شد ، یک موجودیت و هستی زنده برخوردار از پارامترهای مختلف و بعضا هوشمندانه به اصطلاح پیکره ای زنده و دارای نوعی هوش فراگیر و کیهانی است و این هوش کیهانیهستی ای واقعی دارد و آن هوش کیهانی ماورایی مد نظرم نیست . اینکه در سرزمینی مثل ایران موزیسین آن و خواننده اش کسانی چون حسین علیزاده و کلهر و لطفی و شجریان و اندیشمندان و ادبایش کسانی چون بهاءالدین خرمشاهی، هوشنگ ابتهاج ، ژاله آموزگار ، ایرج افشار ، حافظ و سعدی و ... می‌شود ولی همین ها در سرزمینی همچون آلمان کسانی چون واگنر ، نیچه ، شوپنهاور ، هگل و در روسیه بولگاکوف ، تالستوی ، داستایوفسکی، چخوف ، نابوکوف ، تورگنیف و... را میسازد و بین زادگاه و تفکر و جنس هنر بسیارانی چون موتسارت ، بتهوون هایدن ، آلبینونی ، پورسل و ... ارتباطی میبینیم برگرفته از همین واقعیت است .درواقع من وطن را پیکره ای زنده مینامم و همانطور که داده های شکل گیری بدن یک موجود زنده در هسته های معنایی ای به نام DNA قرار دارد ، وطن را نیز هسته هایی معنایی تشکیل میدهند و شخصیت و روان این پیکره چنانکه در موجودات زنده می‌بینیم وجودی و هاله ایست فراگیر که من آن را اقلیم فرهنگی مینامم . کوروش ،مانی ، میترا ،زرتشت ، رستم ،زال ، سیمرغ محمد ، علی ، حسین ، علی ابن موسی الرضا همه اینها هر کدام چه آنچنانکه یک اسطوره وجودی موهوم ، خیالی یا غلو شده باشند یا همچون تاریخ نه آنگونه که بوده اند و زیسته اند بلکه آنگونه که در اسناد مختلف روایت شده اند همه جلوه هایی از این پیکره معنایی محسوب می‌شوند . گفتم محمد ، علی ، حسین وووو و حتما توجه دارید که اینها شخصیت هایی نه خیالی بلکه از شبه جزیره حجاز اند و چه بسا ممکن است حتی بسیاری از مخاطبین این متن تحت تاثیر القائاتی عمدتا ناشی از فضای مجازی از این سخن من برآشفته شده باشند به همین دلیل توضیحاتی ضروری می‌نماید . نخست آنکه این اقلیم فرهنگی همچون دستگاه ژنتیک یک بدن ماهیتی پویا دارد که در آن قرض گرفتن قطعاتی از داده ها از دیگر پیکره ها و از طرفی جهش هایی برای تداوم حیات آن موجود زنده ضروریست . ایرانیان در دوره ای موسوم به وره مانوی با نواحی شرق آسیا بخصوص چین بده بستان های فرهنگی داشته اند ، همین جریان باعث ورود بسیار داده های مربوط به اقلیم های هندوستان و چین و در مجموع شرق آسیا به فرهنگ ایرانی و از طرفی تاثیراتی متقابل بر این سرزمین ها شد ، چنانکه اگر کسی آثار سنتی سرزمین چین را بخواند متوجه شباهت شگفت انگیز آن با جامعه سنتی ایران می‌شود و از طرفی هر ورزشی برای خود فلسفه و معناهایی غنی در پشت خود دارد ، همانطور که می‌شود برای فوتبال چنین معناهایی را چنان پررنگ یافت که فوتبال در جهان امروز به زیست جمعی و حیات سیاسی هر سرزمینی اثرات خیره کننده ای دارد ورزش هایی چون کونگ فو ، کشتی ، ورزش زورخانه ای و ووشو نیز میتوان نظامی اخلاقی و آموزه هایی فرهنگی دید به همین دلیل همواره وقتی به شباهت های خیره کننده ی بین این ورزش ها نگاه کرده ام کونگ فو را صورتی دیگر از همان کشتی و ووشو را صورتی دیگر از ورزش زورخانه ای و مسائلی چون اخلاقیات سامورایی را وجهی دیگر از فرهنگ پهلوانی در ایران یافته و بلافاصله توجهم به سمت بده بستان های این اقلیم های فرهنگی در حدود عهد مانی رفته است . در دوره ای دیگر بر خلاف القائات بسیار بدخواهان ایرانیان به علت شبیه یافتن آموزه های امامان و تشیع این صورت معنایی و نظام فرهنگی برای تداوم حیات آن پیکره معنایی که وطنش مینامیم انتخاب کردند که اگر کسی آشنا به تاریخ امامان باشد از تاثیر شگفت انگیز آن ها بر احیای ایران و شخصیت بخشیدن به ایرانیان پس از حمله اعراب به سرزمین ما بخصوص در دوران امامت مولا علی ، امام رضا ، امام جواد و امام هادی می‌شوند و دلیل ارادت بیش از حد ایرانیان به این بزرگواران نه اینکه برخاسته از یک احساس کور مذهبی که بر اساس عقلانیت و درایتی عمیق بوده است . دوست داشتم بیشتر در این باب و بسیاری مسائل دیگر بخصوص خرافات مدرن و اشتباهاتی که در فهم تجدد در قرن اخیر در ایران صورت گرفته است نیز سخن بگویم ولی افسوس مه در این مقال به علت محدودیت تعداد کاراکترها فرصت این مباحث نیست و ادامه آن را به توضیحات لیست های بعد که باز هم در باب مفهوم ایران خواهم نوشت و مطالعه خودتان از کتاب هایی که معرفی خواهم کرد موکول می‌کنم

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.