شبکه اجتماعی کتاب‌دوستان

بهخوان فضایی برای کتابخوان‌هاست تا همدیگر را پیدا کنند و دربارۀ کتاب‌ها حرف بزنند.

بهخوان
یادداشت‌های پیشنهادی
        تاریخچهٔ یک زندگی؛
ما نویسندهٔ زندگی خود هستیم یا دیگران؟

0- جواب جولیان بارنز واضح است. زندگی را باید خود بنویسیم اما این نگارش، صرفا دیکته کردنِ املای دیگران و حافظهٔ دروغگوی خودمان است. یعنی خودمان دست به قلم شده ایم اما صرفا دقیقه‌ای فشرده شده از حافظهٔ فریبکار و حضور دیگران ایم. خودمان گویی زندگیِ یکْ "خودِ دیگر" را می‌نویسیم و هیچ‌گاه راهی به آن نداریم که دوری یا نزدیکی این "خودِ نگاشته شده" با "خودِ واقعی" (در فرض وجود) را مورد سنجش قرار بدهیم. به بیانی "خود" را نوشته ایم و می‌دانیم "این خود" با "خودِ واقعا محقق‌شده" در تاریخ زیست‌مان، توفیر دارد، اما هیچ‌ راهی به رسیدن به کنه ذاتِ "آن خود واقعی محقق‌شده" نداریم که آن را تصویر کنیم. پس همانا شاید بتوان ادعا کرد، همینِ "خودِ دروغین" است که همان "خودِ محقق‌شده" است زیرا "این خود" همانا به وجود رسیدنِ تاریخی" آن خودِ محقق شده" است. این "خودِ ناواقع"، ضرورتِ سیرورتِ "خودِ محقق‌شده" است.

عجب شعری سرودم :)))

1- شخصیت اصلیِ میان‌سالِ "درک یک پایان" جایی در همین میانه گیر کرده است. نسشته است که زندگی‌اش را تعریف کند. ما هم بی‌کار تشریف داریم و زندگی‌نامهٔ خود نوشتِ این میان‌سالِ میان‌مایه را می‌خوانیم. زیاده از حد نمی‌گویم، اما قبول دارید که حافظه فریبکار است؟ تمام داستان بر این پاشنه می‌چرخد.

2- شخصیتِ یک داستان واقع‌گرا (رئالیستی) چگونه آدمی است؟ قضیه را سخت نکنید، باید شبیه‌ترین شخصیت به خودمان باشد. باید شخصیت(های) داستان رئالیستی را در همین اطراف و اکناف ببینیم. اگر ندیدی، احتمالا نویسنده یا اقتضای ژانر را نمی‌دانسته، یا یا قصد و غرض خواسته است در چارچوب ژانر خلاق باشد. بارنز اقتضای ژانر را می‌داند و شخصی‌اش را می‌شناسم البته با عطف توجه به تفاوت مشهودِ جهان یک میان‌سال انگلیسی که در نیمهٔ دوم قرن 20 زیسته است با جوان ایرانیِ قرن 21اُمی! اما رانه‌ها، دغدغه‌ها و رفتارهای شخصیتِ رئالیست به راحتی برایم با اندکی همدلی قابل دستیابی است.

3- رمان نوشته‌ای یا کشکولی از عبارات نغز و فلسفی؟
در این رمان، نویسنده، به کرات و با شدت و حدت فراوان عبارات و جملات قصار را در متن تپانده است. اما می‌توان این فقره را اندکی درک کرد و این جملات قصارِ تپانده شده، از متن اثر بیرون نمی‌زند. اول اینکه شخصیت داستان ژستی متفکرمآب دارد و در قهقرای تأملات در باب زندگیِ گذشته خود است، طبیعی می‌نماید که جملاتی خوش‌پرداخت و فکرشده را در زندگی‌نامهٔ خودنگاشت خود ردیف کند.

4- آیا بارنز قلمِ خوبی دارد؟ دوست داری از او بیشتر بخوانی؟
داستان بسیار ساده است. می‌توانست بسیار ملال‌آور باشد. اما نبود. قلم بارنز با حربه‌ها و تکنیک‌های فکر شده که از توانایی‌های یک نویسندهٔ حرفه‌ای‌ست می‌تواند خواننده را همراه کند. من در این اثر بارنز را یک نابغهٔ نویسنده نیافتم، اما قطعا او نویسنده‌ای حرفه‌ای‌ست. حتما از این قلم بیشتر خواهم خواند چون ایده‌های خوب را به نیک می‌پردازد و به خواننده ارائه می‌دهد. حداقلی از ارزش را برای وقت خواننده قائل است گویی! پس باز از او می‌خوانم. 

5- زیاده حرفی نیست. حتما این اثر بازخوانی خواهد شد. عجله ندارم. چندین سال دیگر. وقتی که میان‌سال شدم. آن زمان چه خواهد شد و این اثر چگونه خواهد ماند؟ هیچ‌کس جواب این سوال را نمی‌داند. زمان کارها را راست و ریس می‌کند. ما صرفا باید صبر و زندگی کنیم تا به پاسخ این سوال برسیم. می‌رسیم؟


زیاده حرفی نیست.

نکتهٔ آموزشی: دفترچه خاطرات چیزی است خوب. 
      

16

ساخت کتابخانۀ مجازی

ساخت کتابخانۀ مجازی

لیست کتاب‌های متنوع

لیست کتاب‌های متنوع

ثبت تاریخچۀ مطالعه

ثبت تاریخچۀ مطالعه

امتیاز دادن به کتاب‌ها

امتیاز دادن به کتاب‌ها

باشگاه کتابخوانی

باشگاه کتابخوانی

پست های پیشنهادی
هرمس

هرمس

9 ساعت پیش

در باب خواندن تاریخ، بیهقی را تا بنویسدش!

«از گفتن توان بازایستاد از نوشتن نتوان بازایستاد.»

39

ناتمام رها کردن کتاب‌ها

آیا باید حتما همهٔ کتاب‌ها رو تا آخر بخونیم؟

64

فمینیسم و برخی نمود های آن در ادبیات داستانی(9)

فمینیسم و برخی نمود های آن در ادبیات داستانی(9)

17

✧اخگر

✧اخگر

4 روز پیش

فهرست رویاهای خواندنی🗝

اصطلاح TBR یعنی چی؟

79

< Sahar >

< Sahar >

1404/7/23 - 17:30

راهنمای جامع جورج آر آر مارتین خوانی🐉🩸.

کتاب‌های مارتین رو به چه ترتیبی بخونیم که خط زمانی رعایت بشه؟

85

نوید نظری

نوید نظری

1404/7/22 - 20:10

اعجاز ایجاز در هنر پارسی

حکایت آغازین متن از «لطایف‌الطوایف» عبید زاکانی به عنوان یکی از کوتاه‌ترین و زیبا‌ترین داستان‌های فارسی که در چهارمقاله نظامی عروضی سمرقندی نیز آمده است. سه جمله؛ بی‌هیچ پردازشی! در طنازی محض! تلخ و شیرین! حکمت و ایهام! شاید راز ماندگاری هنر ایرانی در همین باشد که اندک می‌گوید و بسیار می‌نماید؛ جهان را در واژه‌ای، طرحی یا گرهی می‌فشارد تا معنا آزاد شود. ما شرقیان عالم معنا را در فشردگی می‌بینیم و غربیان در گستردگی.

70

بهخوان

بهخوان

1404/7/23 - 19:16

از مسیری که می‌سازیم

سه سال پیش با یک چالش روبه‌رو شدیم؛ چالشی که بعدها به یکی از بهترین تجربه‌های بهخوان تبدیل شد.

327

مالیس

مالیس

1404/7/21 - 22:33

سیارهٔ ادبیات

اهل کدام بخش از سیاره هستی؟

126

دریا

دریا

1404/7/21 - 20:17

اگر ساعت‌ها می‌ایستادند...

از دویدن دنبال عقربه‌ها خسته شده‌ام.

76

فراخوان «دومین جشنواره ادبی خیرِ ایران»

فراخوان «دومین جشنواره ادبی خیرِ ایران»

68

بهخوان؛برای نویسندگان

با در دست گرفتن صفحۀ خود می‌توانید بلافاصله از یادداشت‌هایی که روی کتاب‌هایتان نوشته می‌شود، مطلع شوید و با خوانندگان ارتباط برقرار کنید.

مشاهدۀ بیشتر

بهخوان؛برای ناشران

با در دست گرفتن صفحۀ نشرتان، کتاب‌های در آستانۀ انتشار خود را پیش چشم خوانندگان قرار دهید و اطلاعات کتاب‌های خود را ویرایش کنید.

مشاهدۀ بیشتر

چرا بهخوان؟

کتاب بعدیتان را
       پیدا کنید.
کتاب بعدیتان را
       پیدا کنید.
بدانید دوستانتان
      چه می‌خوانند.
بدانید دوستانتان
      چه می‌خوانند.
کتابخانۀ خود
       را بسازید.
کتابخانۀ خود
       را بسازید.